از فلاکت و بی بنزينی ِ Zippo کارم به کبريت کشيد
ولی کبريتش خيلی باروحيه بود
پشتش فال حافظ داشت.
و اينم فالم:
آن کيست کز روی کرم با من وفاداری کند
بر جای بدهکاری چو من يکدم نيکوکاری کند
اول به بانگ نای و نی آرد به دل پيغام وی
وانگه به يک پيمانه می به من وفاداری کند
(البته می رو به من سانسور کرده بود = به يک پيمانه من به من ...)